و دستهایمان ترانه را با تصویر آفتاب سرودند و نگاهی نیم نگاهی که داشتیم
گاهی اگر چه غمگین اگر چه در انگیزه ی مرگ زای یک انتظار اما
قشنگ بود قشنگ بود قشنگ بود
قشنگ هست و کفایت میکرد و آشفتگی را از حس بی دلیل دوست
داشتن و دوست داشته شدن را......
:: برچسبها:
دلنوشته چشمان بی فروغ,
|